دربارهٔ
پیدایش نوروز و مناسبت تاریخی آن داستانها و روایات متفاوت بسیار است. در غالب
این داستان ها پیدایش نوروز به زمان پیشدادیان نسبت داده شده و از جمشید پادشاه مشهور پیشدادی به
عنوان بنیانگذار این جشن یاد گردیدهاست. فردوسی در این زمینه چنین سروده است:
همه کردنیها چوآمد پدید
|
به گیتی جز از خویشتن ندید
|
|
چو آن کارهای وی آمد به جای
|
ز جای مهین برتر آورد پای
|
|
به فر کیانی یکی تخت ساخت
|
چه مایه بدو گوهر اندر نشناخت
|
|
که چون خواستی دیو برداشتی
|
ز هامون به گردون برافراشتی
|
|
چو خورشید تابان میان هوا
|
نشسته برو شاه فرمان روا
|
|
جهان انجمن شد بر تخت او
|
فرو مانده از فرهٔ بخت او
|
|
به جمشید بر گوهر افشاندند
|
مر آن روز را روز نو خواندند
|
|
سر سال نو هرمزو فرودین
|
بر آسوده از رنج تن دل زکین
|
|
بزرگان به شادی بیاراستند
|
می و جام و رامشگران خواستند
|
|
چنین روز فرخ از آن روزگار
|
بمانده از آن خسروان یادگار
|
گیرشمن باستان شناس فرانسوی در مورد مراسم نوروز در دربار هخامنشیان نوشتهاست
همه چیز در تخت جمشید برای بزرگداشت این جشن ملی بنا شدهاست. پیش از انجام
تشریفات نوروز، بزرگان شاهنشاهی و نمایندگان کشورها به تخت جمشید میآمدند و در
دشت وسیع مرودشت که رود پلوار از میان آن می گذرد و در مغرب تخت جمشید قرار گرفته
هزاران خیمه میزدند. در نمای خارجی پلکان تخت جمشید اشخاصی که در تشریفات نوروز
شرکت دارند، نشان داده شدهاند. در این سنگ برجستهها نمایندگان ۲۳ ملت تابع شاهنشاهی و درباریان پارسی و مادی به
همراه اسبها و گردونههای پادشاهی و سربازان شوشی دیده میشود.[1]
در تمام
دوران ساسانی نوروز جشن ملی همهٔ ایرانیان به شمار میرفتهاست. به همین جهت حتی
مردمی که پیرو آئین زرتشت نبودهاند اما در حوزهٔ حکمرانی ایران زندگی میکردند،
مانند آرامیان مغرب ایران آن روزگار، گرجیان، ارمنیان و ملل دیگر قفقاز در آن شرکت داشته و برخی از
مراسم آن را در زندگی خود وارد کردهاند و حتی برخی از مراسم این جشن در مراسم
مذهبی ارمنستان و گرجستان راه یافتهاست. برخی از مورخان در ضمن شرح رسوم درباری مدت این جشن را در
دوران ساسانی یک ماه نوشتهاند. بدیهی است که این امر مستلزم آن نبوده که همهٔ
مردم یک ماه تمام جشن بگیرند، بلکه فقط در پنج روز اول همگی جشن برپا میکردند.[2]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر